هخامنشیان (711) : کودکی و نوجوانی اسکندر کبیر (2)

متن مرتبط با «ایران» در سایت هخامنشیان (711) : کودکی و نوجوانی اسکندر کبیر (2) نوشته شده است

هخامنشیان (410) : اشاره ای به بخشی دیگر از مهاجرت ایرانیان در عصر هخامنشی / رد خلوص نژادی

  • اشاره ای به بخشی دیگر از مهاجرت ایرانیان در عصر هخامنشی / نمونه دیگری در رد خلوص نژادی هخامنشیان (بخش410) " ... به مرور زمان معنی این اصطلاح (آمار سپاه) به اداره ی مالیات و ثبت اسناد و املاک تغییر پیدا کرد .  در این ادارات می توانستند به هنگام بروز اختلاف دقیقا وارسی کنند که کدام قطعه زمین به چه کسی تعلق دارد . متیو استولپر یک لوح گلی بابلی از نیپور منتشر کرده که از آن بر می آید دو نفر بابلی از دو نفر دیگر به فلان مقدار نقره یک خانه خریده اند . بابلی پنجمی شکایت کرده و در برابر قاضی گفته است : " این خانه مال من است و در اداره ی ثبت اسناد شاه به نام من ثبت شده است . " به این ادارات امور مالی و ثبتی مخصوصا به علت اقطاعاتی که در بین النهرین به ایرانیان بخشیده بودند ، نیاز بود . داریوش کوشیده بود تا ممکن است ایرانیان بیشتری را به بابل بکوچاند . این ایرانیان ، چنان که داماندایف دریافته ، جز (=علاوه بر) پارس ها و مادها ، به خصوص شامل سکاها و ساکنان هرات امروزی می شد . " والتر هینتس ، داریوش و ایرانیان ، ترجمه پرویز رجبی ، نشر ماهی، چاپ دوم ، ص 307 تذکر : این تنها یک نمونه از هزاران نمونه جایجایی و مهاجرت دسته جمعی ایرانیان به سرزمینهای دیگر در عصر هخامنشی است . قبلا نیز نمونه های متعدد از تبعید یا مهاجرت اجباری و دسته جمعی مردم سرزمینهای دیگر به مناطق مختلف ایران داشته ایم .  این مه, ...ادامه مطلب

  • هخامنشیان (415) : برخی انواع مجازات (یا اعدام ها) در حکومت هخامنشی (ایران باستان)

  • برخی انواع مجازات (و یا اعدام ها) در حکومت هخامنشی (ایران باستان) هخامنشیان (بخش415) " ... به این ترتیب رسیدیم به اجرای احکام پارسیان (=هخامنشیان) . اجرای حکم شدید ، آکنده از قساوت و قصد از آن ایجاد وحشت بود ... داریوش درباره فرورتیش ، شورشی مادی ، گفته بود :  " دستور دادم بینی ، زبان و گوش های او را ببرند و یکی از چشم هایش را درآورند . او را بر دروازه ام بستند و همه ی اینها را مردم دیدند . بعد دستور دادم تا او را در هگمتانه به دار بیاویزند . " ... همین که حکم اعدام صادر می شد ، قاضی ها از جای بر می خاستند و دست می بردند به کمر محکوم ، و پس از آن حکم بی درنگ اجرا می شد . برای حکم اعدام معمولا یا سر محکوم را می زدند ، یا او را به دار می آویختند و یا به صلابه می کشیدند . سر سم سازان را میان دو سنگ له می کردند . " اعدام با تغار " بی نهایت بی رحمانه بود . به این شیوه در اواخر روزگار هخامنشیان بر می خوریم . محکوم را در میان دو تغار اندازه ی هم قرار می دادند ، تا زنده زنده بگندد . جزءیات وحشتناک این نوع اعدام را می توان در کتاب پلوتارخوس (اردشیر ، 16) خواند .  میل کشیدن چشم گناهکار با آهن گداخته نیز معمول بود . شواهد بسیاری از این شیوه در ایران سده های میانه نیز در دست است .  مجازات ترس از دشمن چنین بود که محکوم می بایستی روسپی برهنه ای را یک روز بر دوش خود در بازار بگرداند .  پارسیان, ...ادامه مطلب

  • هخامنشیان (434) : خیانت کوروش پرستان به کوروش و ایران / تلاش برای تضعیف و نابودی ایران

  • خیانت کوروش پرستان به کوروش و ایران / تلاش برای تضعیف و نابودی تنها بازمانده واقعی کوروش و هخامنشیان (یعنی ایران) هخامنشیان (بخش434) با مطالعه کتب تاریخی دست اول و یا معتبر متوجه می شویم که هخامنشیان و آریاییان اصیل ، از تکنولوژی و تمدن تمدنها و ملل دیگر استفاده می کرده اند . این در حالیست که برخلاف آنها ، کوروش پرستان و نژادپرستان ، با تعصبات جاهلی و توهمات برتری نژادی خود ، تلاش می کنند در جامعه جا بیندازند که نباید از تکنولوژی کشورهای دیگر استفاده کرد . البته این در حرف است ؛ در عمل که نگاه می کنید می بینید که همان کوروش پرستان و نژادپرستان ، از تکنولوژی و وسایل مختلف کشورهای دیگر استفاده می کنند ؛ منجمله خودرو ، تلفن همراه ، لباس ، کفش ، دوچرخه ، موتور ، کامپیوتر ، مقالات ، یافته ها و تحقیقات علمی ، و تقریبا هر چیز دیگر . اما برای عقب نگهداشتن مردم ، تلاش می کنند با سر دادن شعارهای نژادپرستانه و منافقانه ، آنان را از تکنولوژی برتر ، الهی و کاملا تعیین کننده یعنی تکنولوژی دین که " تکنولوژی  سبک و روش زندگی موفق " ، و " تکنولوژی فکر " است محروم کنند ؛  و اصل حمله آنها هم به کاملترین ، پیشرفته ترین و به روزترین نوع آن یعنی اسلام است (که تکنولوژی کامل خدا ، و مبتنی بر عقل و علم کامل الهی است ، نه تکنولوژی مبتنی بر عقل ناقص بشری) .  اسلام ، همان تکنولوژی ایست که غرب را از تعصب ، , ...ادامه مطلب

  • هخامنشیان (437) : زندگی یک کارگر ساده در ایران باستان ، یک زندگی پر رنج و نیاز بوده است

  • زندگی یک کارگر ساده در ایران باستان یک زندگی پر رنج و نیاز بوده است هخامنشیان (بخش437) " ... منابع به خوبی روشن نمی کنند که در هر موردی پرداخت ها مربوط به کارگران نیمه آزاد است یا کارگران آزاد . یک کارگر ساده ی دربار ، فارغ از میزان 'آزادی'اش ، در ماه حداقل یک ارتابه (1 / 29 لیتر) جو به ارزش 60 / 1 مارک طلا می گرفت . غله از انبارهای محلی غله ی دربار به دستور انبار دربار پرداخت می شد .  اگر کارگر همسر و فرزند می داشت ، اینها هم سهم می بردند . همسر ، به جای 30 پیمانه ی شوهر ، 20 پیمانه و بچه ها بسته به سنشان 20 ، 15 ، 10 و یا 5 پیمانه در ماه دریافت می کردند . ظاهرا اعضای خانواده هم در صورت توانایی به کار گرفته می شدند . جیره های جو یاد شده برای کارگران ساده ، کل دریافتی آن ها بود . یعنی مرد روزانه 660 گرم و زن 440 گرم نان . در این جا این پرسش پیش می آید که یک کارگر ساده در شاهنشاهی ایران چطور زندگی می کرده است ؟  کلبه ای گلی را در صورت لزوم هر کسی می توانسته است برای خود بسازد . سقف گنبدی را - چنان که در ایلام هزاره ی سوم پیش از میلاد - از خشت می ساخته اند تا از بکار بردن چوب گران پرهیز کنند ؛ به علاوه ی چند دیرک برای قاب در ، که در عین حال پنجره هم بود و کارگر از جایی برای خود دست و پا می کرد . خانواده در قطعه زمینی کوچک برای خود پیاز ، سیر و سبزی می کاشت . لباس چگونه تهیه می شد , ...ادامه مطلب

  • هخامنشیان (439) : وضع زن در ایران باستان

  • وضع زن در ایران باستان هخامنشیان (بخش439) " ... با این که هنر پارسی روزگار هخامنشیان چندصد مرد را به تصویر کشیده است ، یک چهره ی زنانه را هم از ما دریغ داشته است . از این امر چنین بر می آید که زن در ایران باستان جایگاه معمول شرقی خود را داشته است . یعنی زندگی زن (معمولا) محدود بوده است به خانه ، اجاق و حرم . گزارشی از پلوتارخوس تاییدی است بر این مطلب : " معمولا اقوام بربر بی اندازه نسبت به زنان خود غیور (غیرتی) هستند و ایرانیان در این باره سرآمد همگانند . نه تنها از زن های خود ، بلکه از کنیزان و زن های موقت خود نیز به سختی حراست می کنند و هیچ چشم بیگانه ای اجازه ندارد بر آنها بیفتد . آنها در حجله های خود زندگی بسته ای دارند و حتی باید به هنگام سفر در ارابه های سرپوشیده بنشیند که از هر سو پرده های ضخیم آن را پوشانده است . " اکنون می توانیم به کمک الواح ثبت ایلامی انبار دربار و خزانه ی دربار داریوش در تخت جمشید تصویری متفاوت از زنان اراءه کنیم ، یا اساسا برای نخستین بار به تصوری از جایگاه زن در پارس باستان دست یابیم . البته در این حساب و کتاب های دیوانی زنانی مطرح هستند که دیوان دربار با آنها سر و کار دارد . این زنان از یک سو شهبانوان بودند و از سوی دیگر کارگران نیمه آزاد . الواح ایلامی درباره هر دو گروه اطلاعات تازه ی بسیار جالبی اراءه می دهند .  نخست می پردازیم به زنان کارگر نیم, ...ادامه مطلب

  • هخامنشیان (445) : حجاب و غیرت در ایران باستان / بی غیرتی کوروش پرستان/ خیانت کوروش پرستان به ایران

  • حجاب و غیرت در عصر هخامنشی (ایران باستان) / بی غیرتی و بدحجابی کوروش پرستان / خیانت کوروش پرستان به ایران هخامنشیان (بخش445) " ... با این که هنر پارسی روزگار هخامنشیان چندصد مرد را به تصویر کشیده است ، یک چهره ی زنانه را هم از ما دریغ داشته است . از این امر چنین بر می آید که زن در ایران باستان جایگاه معمول شرقی خود را داشته است . یعنی زندگی زن (معمولا) محدود بوده است به خانه ، اجاق و حرم . گزارشی از پلوتارخوس تاییدی است بر این مطلب :  " معمولا اقوام بربر بی اندازه نسبت به زنان خود غیور (غیرتی) هستند و ایرانیان در این باره سرآمد همگانند . نه تنها از زن های خود ، بلکه از کنیزان و زن های موقت خود نیز به سختی حراست می کنند و هیچ چشم بیگانه ای اجازه ندارد بر آنها بیفتد . آنها در حجله های خود زندگی بسته ای دارند و حتی باید به هنگام سفر در ارابه های سرپوشیده بنشیند که از هر سو پرده های ضخیم آن را پوشانده است . " والتر هینتس ، داریوش و ایرانیان ، ترجمه پرویز رجبی ، نشر ماهی، چاپ دوم ، ص 352 تذکر : قبلا بارها گفته ایم که اعمال و رفتار کوروش پرستان ، برخلاف ادعاهای فراوانشان - مبنی بر آریایی و پیرو کوروش (و هخامنشیان) بودن - تقریبا هیچ تناسبی با واقعیت کوروش ، هخامنشیان و قوم آریا ندارد . این هم سندی دیگر (که در این مطلب آورده شد) . شاهد زنده ی آن ، الان موجود و فراوان است : به عنوان م, ...ادامه مطلب

  • هخامنشیان (447) : شرک ، کفر ، بت پرستی در ایران باستان ، و تحریف دین زرتشت از نظر والتر هینتس

  • شرک ، کفر ، بت پرستی در ایران باستان و تحریف دین زرتشت از نظر والتر هینتس هخامنشیان (بخش447) " ... ظاهرا بیشتر پارسیان از این رو به این کیش نو (نو در ایران باستان ، نه اکنون) یعنی زرتشتی گرویدند که دو شهریار بزرگشان کوروش و داریوش به آن درآمده بودند (1) ؛ کیشی که به وجود خدایی یکتا در مقام آفریننده ی آسمان و زمین ، یعنی به اهورامزدا ، قاءل بود . اما ایزدان دوره ی کهن شرک و پیشاپیش آنان میثره (2) و (بت) آناهیتا هنوز در دل ایرانیان محفوظ بودند .  روحانیان محلی ، مغان - همانگونه که در کتاب اول آمد - به هر شیوه ی ممکن می کوشیدند که آیین از راه رسیده ی زرتشت را نیست و نابود کنند ...  شخص داریوش هم نمی توانست روحانیت جاافتاده ی کهن (یعنی مغان مشرک) را کاملا از ریشه و بن برکند (و روحانیون زرتشتی را به جایشان بنشاند) . آنها در روزگار شهریاری او هم دزدانه پیش می خزیدند . در زمان خشایارشا (486 - 465) جایگاه کهن خود را دوباره با قدرتی بالا بدست آوردند . از سر اجبار هم که بود ، توانستند خود را با اوضاع وفق دهند و زرتشتی نما شدند . زرتشتی کسی را می نامیم که پیرو عقیده ی ... زرتشت است و مقصودمان از زرتشتی نما کسی است که فقط ظاهرا خود را موافق آن دین فرا می نماید . مغان زرتشتی نما با باورهای کافرانه ی خود در آیین ... زرتشت برای خود جایی گشودند و آن را دگرگون و از درون خالی کردند (=تحریف دین زر, ...ادامه مطلب

  • هخامنشیان (456) : آیا ایرانیان همیشه موحد بوده اند ؟ / ادیان شرک آمیز ایران باستان

  • آیا ایرانیان همیشه موحد بوده اند ؟ / ادیان شرک آمیز ایران باستان / تقویت ادیان شرک آمیز توسط داریوش هخامنشیان (بخش456) " ... داریوش تنها آتشکده های زرتشتی یاد شده را با فدیه های دولتی تامین نمی کرد ، بلکه به بسیاری از پرستشگاه های دیگر پارس نیز رسیدگی می کرد که ... شاهنشاه زرتشتی (=داریوش) باید آنها را کفرآمیز می دانست و طرد می کرد .  ... داریوش زروان را ، که با مادها به پارس رخنه کرده بود و در اوستای متاخر با او به نام خدای زمان بی کران روبرو هستیم ، تحمل می کرد . زروان حتی ، همانگونه که پتر باخمان متوجه شده است ، ردپای خود را در فلسفه ی آناکسیماندر ملطی (متوفی به سال 546) ، بر جای گذاشته است . البته زروان در پارس روزگار داریوش اهمیت کمی داشت و در مقام دریافت کننده ی فدیه فقط در دو یا سه سند به او اشاره شده است .  اما در الواح خزانه به ویسی بگای پارسی نسبتا زیاد بر می خوریم . این اصطلاح " همه ی خدایان " معنی می دهد و در هندی باستان معادلی کاملا برابر دارد : ویشوه دواه . اما هنوز نمی دانیم که چه چیزی در پشت آن نهفته است . اگرچه ممکن است مقصود از این لفظ گروهی معین از ایزدان باشد ، ولی در فدیه ها به این ایزدبانو همیشه به صورت تک اشاره می شود . جالب توجه است که خود داریوش در متن فارسی باستان نبشته ی دیوار تخت جمشید سه بار تعبیر " اهورامزدا و همه ی خدایان " را به کار می برد ... دار, ...ادامه مطلب

  • هخامنشیان (460) : عزاداری در ایران باستان (و در عصر هخامنشیان)

  • عزاداری در ایران باستان (و در عصر هخامنشیان) هخامنشیان (بخش460) کوروش پرستان ، باستانگرایان و نژادپرستان در شبهاتی اسلام ستیزانه تلاش می کنند به انواع عبادات (منجمله نماز ، روزه ، حج و ...) و یا رسوم مسلمانان - ایرانیان - حمله کنند . یکی از این عبادات و رسوم ایرانیان که در اسلام ، مستحب موکد است ، عزاداری برای سرور و سالار شهیدان ، حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و یاران وفادارشان و راه اندازی دسته های عزاداری است . این مراسم که هر سال پرشورتر می شود سبب تبلیغ عالی اسلام و شیعه شده ، و باعث هدایت افراد غیرمسلمان زیادی شده است .  عزاداری برای امام حسین (ع) و یاران وفادارش ، در اسلام مستحب موکد است و در حین همین عمل ، واجبات و مستحبات فراوانی هم انجام می شود . یعنی این عزاداری که اتفاقا بسیار هم توسط امامان (ع) توصیه شده است ، خود ، سرشار از برکات است .  اگر این عزاداری ها نبود فرهنگ عاشورا و شهادت در بین ایرانیان جا نمی افتاد و نتیجتا کشور در جنگ هشت ساله در برابر بیش از صد کشور حفظ نمی شد . فرهنگ عاشورا و شهادت بود که کشور را - آنهم در شرایط تحریم نظامی - در برابر بیش از صد کشور حفظ کرد و معجزه کرد .  نه در گذشته ایران و نه در گذشته ی هیچ کشوری در جهان ، چنین رخدادی سابقه ندارد . در اهمیت عزاداری برای امام حسین (ع) شکی نیست .  اما بگذارید سخنی با کوروش پرستان ، باستانگرایان و نژادپرس, ...ادامه مطلب

  • هخامنشیان (462) : چند همسری ، امری رایج در ایران باستان

  • چندهمسری، امری رایج در ایران باستان هخامنشیان (بخش462) " ... پارس ها با همسران خود نه (شراب) می نوشیدند و نه می رقصیدند ، بلکه فقط با زنان غیررسمی (=نامشروع) خود چنین می کردند . البته آنها علاوه بر کنیزکان خریداری شده معمولا چندین زن داشتند ، اما به رغم چندزنی نظم را رعایت می کردند . مثلا هرودوت می نویسد : ' زنان در پارس به ترتیب نزد شوهرانشان می آیند ، یعنی هر شب به نوبت . ' " والتر هینتس ، داریوش و ایرانیان ، ترجمه پرویز رجبی ، نشر ماهی، چاپ دوم ، ص 390  ############### کانال حقیقت https://telegram.me/haghighat1357, ...ادامه مطلب

  • هخامنشیان (463) : برده داری در ایران باستان / پارس ها زنان را به عنوان کنیز خرید و فروش می کردند

  • برده داری ایرانیان باستان (و هخامنشیان) / پارس ها زنان را بعنوان کنیز خرید و فروش می کردند هخامنشیان (بخش463) " ... پارس ها با همسران خود نه (شراب) می نوشیدند و نه می رقصیدند ، بلکه فقط با زنان غیررسمی (=نامشروع) خود چنین می کردند . البته آنها علاوه بر کنیزکان خریداری شده معمولا چندین زن داشتند ، اما به رغم چندزنی نظم را رعایت می کردند . مثلا هرودوت می نویسد : ' زنان در پارس به ترتیب نزد شوهرانشان می آیند ، یعنی هر شب به نوبت . ' " والتر هینتس ، داریوش و ایرانیان ، ترجمه پرویز رجبی ، نشر ماهی، چاپ دوم ، ص 390  ############### کانال حقیقت https://telegram.me/haghighat1357, ...ادامه مطلب

  • هخامنشیان (464) : نامگذاری در ایران باستان بر انسانها : گاومیش ، اسب وحشی ، گرگ ، روباه ، سگ ، مرغ و ...

  • نامگذاری در ایران باستان (بر انسانها) : اسب وحشی ، گاومیش ، گرگ ، روباه ، سگ ، مرغ ! هخامنشیان (بخش464) " پارسیان باستان با رغبت تمام به فرزندانشان نام هایی می دادند که با ارته و یا بگه ترکیب شده بود . نام هایی چون ارتخشسه ، ارتوردیه ، ارتفرنه ، ارتبازه ، ارتستونا ، بگبوخشه ، بگابیگنه ، بگداته ... نام های مرکب بیشماری با واژه ی مادی اسپه همراه بود ؛ حتی در نزد پارس ها . نه تنها با نام هایی مانند اسب شکوه ، فربه اسب ، بلکه با ترکیب های غریبی مانند اسب دل ، اسب استخوان ، اسب شانه ، اسب دست و اسب تن هم مواجهیم . بسیاری از نام ها (که بر انسانها نهاده می شد) ، نام جانورانند ؛ مثلا اسب وحشی ، گاومیش ، گرگ ، روباه ، سگ ، گراز ، عقاب ، کرکس ، جغد و موش و بصورت مصغر مانند اسب کوچک ، شتر کوچک ، گورخر کوچک ، گراز کوچک ، گوسفند کوچک ، جغد کوچک ، مرغ کوچک و کرم کوچک . سرانجام القابی هم وجود دارند مثل پشمالو ، تاس ، گوژ ، و یا سپید و سیاه و سرخ . ... بطوری که از نام ها بر می آید ، نام های پارسیان باستان تنها تا حدی رنگ و روی دینی داشته است ... نام هایی مانند مزدیسنه ، یعنی نیایشگر اهورامزدا ، و وهومنه ، یعنی اندیشه ی نیک ... بی تردید زرتشتی هستند ... در کنار این نام ها ، نام های مرکب بی شماری هم وجود دارند که یک جزءشان میثره است ... داریوش در زمینه ی گزیدن نام نمی توانسته است پارس ها را از می, ...ادامه مطلب

  • هخامنشیان (465) : حجاب در ایران باستان / پشت کردن کوروش پرستان به آریاییان اصیل

  • حجاب در ایران باستان / پشت کردن کوروش پرستان به آریاییان اصیل هخامنشیان (بخش465) " ... (در رسوم پارسیان باستان) برهنه بودن بخشی از بدن نه تنها دور از ادب ، بلکه شرم آور بود . از این رو ، پارس ها لباسی می پوشیدند که همه بدن را می پوشاند . برای این منظور لباس ایلامی بسیار مناسب بود . " والتر هینتس ، داریوش و ایرانیان ، ترجمه پرویز رجبی ، نشر ماهی، چاپ دوم ، ص 392 تذکر : همانطور که می بینید نژادپرستان و کوروش پرستان - علی رغم ادعاهای آریاگرایانه شان - هیچ تناسبی با آریایی ها ندارند .  برای فهم این نکته نیاز به تحقیق فراوان نیست . شاهد زنده ی آن در فضای مجازی و جامعه موجود است : دقیقا همان کسانی که ادعای آریایی و از نسل کوروش بودن می کنند ، برهنه ترین و بی حیاترین افراد جامعه هستند . نفاق آنان محرز است . تضاد آنان با آریاییان اصیل و ادعاهای خودشان هم محرز است .   ############### کانال حقیقت https://telegram.me/haghighat1357, ...ادامه مطلب

  • هخامنشیان (466) : ادب در ایران باستان / پشت کردن کوروش پرستان به آریاییهای اصیل

  • ادب در ایران باستان / پشت کردن کوروش پرستان به آریاییهای اصیل هخامنشیان (بخش466) " ... آنها (پارسیان) نه تنها از گفتن هر گونه سخن بی ادبانه ، که حتی از خندیدن بلند در حضور دیگران هم خودداری می کردند . (1) انداختن آب دهان ، گرفتن دماغ یا هر گونه رفتار خلاف عرف دیگر در حضور دیگران در نظر پارس ها شرم آور شمرده می شد . هرودوت می نویسد : "در نزد پارس ها استفراغ کردن پیش دیگران ممنوع است . " خدمتکاران سفره ، کار خود را در سکوت انجام می دادند و به هنگام غذا خوردن اصلا حرفی زده نمی شد تا بزاق دهان چیزی را نیالاید . هیچ پارسی ای چشم ها و حتی دست هایش را در سفره نمی چرخاند یا دستش را در نوشیدنی فرو نمی برد . کسی در کوچه و خیابان نمی آشامید و نمی خورد . برگشتن به طرف چیزی دور از ظرافت بود ، چون یک پارسی مودب ، هرگز نباید کنجکاوی خود را نشان می داد . (2) اشاره ی استرابون تاییدی است بر این مطلب : " مردان پارسی در بازار دیده نمی شوند ، چون آنها نه چیزی می خرند و نه می فروشند . آنها عمدتا خود را جنگاور می دانستند . (3) (4) (5) (6)" والتر هینتس ، داریوش و ایرانیان ، ترجمه پرویز رجبی ، نشر ماهی، چاپ دوم ، ص 392 1 . همانطور که می دانید ، کوروش پرستان و نژادپرستان ، درست بر خلاف ادعاهای خود و آریاییان اصیل ، گوی سبقت را در فحاشی ، تمسخر ، تحقیر و توهین به اشخاص ، اقوام ، بزرگان ، ادیان و اولیاءا, ...ادامه مطلب

  • هخامنشیان (467) : خرخواری ایرانیان باستان

  • خرخواری ایرانیان باستان هخامنشیان (بخش467) " ... بیشترین جشنی که (ایرانیان باستان) می گرفتند ، جشن تولد بود . ثروتمندان از خود و میهمانانشان با یک گاو نر یا یک اسب یا یک شتر یا یک خر کباب شده پذیرایی می کردند . فقرا به یک گوسفند یا بز بسنده می کردند ... " والتر هینتس ، داریوش و ایرانیان ، ترجمه پرویز رجبی ، نشر ماهی، چاپ دوم ، ص 392 نکات : 1 . هر وقت کوروش پرستان ، نژادپرستان و لقبهای تمسخرآمیز آنان - منجمله سوسمارخواری - خطاب به دیگر اقوام را می بینم ، یاد سه مثل معروف می افتم :  " میمون هر چی لیشتره (زشت تره) ، بازیش بیشتره " ؛ " دیگ به دیگچه میگه روت سیاه " ؛ " کسی که دیوار خونه ش شیشه ایه ، به شیشه خونه مردم سنگ نمی زنه (=نباید بزنه) . " یه حدیث هم یادم میاد :  " بزرگترین عیب آنست که عیبی را در دیگران بجویی که در خودت باشد . " 2 . جالب است بدانید علی رغم ادعای کوروش پرستان و نژادپرستان ، سوسمارخواری ، امری همه گیر در بین اعراب عصر جاهلی نبوده ؛ بلکه تنها عده ای ، این کار را می کردند .  3 . قبلا سند آورده ایم که آدمخواری هم در بین ایرانیان باستان ، رواج داشته است . 4 . همانطور که در این سند می بینید ، و قبلا از کتاب پروفسور برایان هم سند آورده بودیم ، برخلاف اعراب عصر جاهلیت ، در بین ایرانیان عصر جاهلیت - یعنی ایران باستان - خرخواری امری رایج بوده است . 5 . نه اعراب پس از , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها