تاریخ ایران (9) : نجات کوروش از قتل در کودکی توسط پدربزرگ ظالمش (شاه ماد)

ساخت وبلاگ

نجات کوروش از قتل در کودکی توسط پدربزرگ ظالمش (شاه ماد)


تاریخ ایران (بخش9)


" هرودوت ... گوید : آستیاگس (شاه ماد) شبی در خواب دید که از دختر او موسوم به ماندان ، چندان آب رفت که همدان و تمام آسیا غرق شد . شاه از مغ ها تعبیر این خواب را خواست و آنها به قدری شاه را از آتیه ترساندند که او جرات نکرد دختر خود را به یکی از بزرگان ماد بدهد ؛ زیرا می ترسید که دامادش مدعی خطرناکی برای تاج و تخت او گردد . بالاخره دختر خود را به کامبیز (کمبوجیه) ، که از خانواده ی نجیب پارس و مطیع بود داد ؛ چه (زیرا) او را شاه ماد از یک نفر مادی حد وسط پست تر و بی ضررتر می دانست ؛ بخصوص که کمبوجیه شخصی بود ملایم و آرام . پس از آن در سال اول این ازدواج ، شاه ماد در خواب دید از شکم دخترش تاکی رویید که شاخ و برگ های آن تمام آسیا را پوشید . تعبیری که مغ ها از این خواب کردند به مراتب بیش از خواب اولی بر وحشت او افزود . بر اثر آن ، شاه ، دختر خود را که حامله بود مجبور کرد به دیدن او آید و همین که ماندان به همدان وارد شد آستیاگ او را به سان محبوسی نگاه داشت . بعد از چندی ماندان پسری آورد و شاه ماد او را به یکی از خویشاوندان خود هارپاگ نام داده ، امر به کشتنش کرد و از وحشتی که آسایش او را سلب کرده بود قدری بیاسود . هارپاگ با طفل به خانه آمد و با زن خود راز را در میان نهاد : زن پرسید حالا چه خواهی کرد ؟ وزیر گفت من چنین جنایتی نکنم . اولا این طفل با من قرابت دارد . ثانیا شاه اولاد زیاد ندارد و ممکن است دختر او جانشینش گردد . در این صورت موقع(یت) من نزد ملکه ای که پسرش را کشته ام چه خواهد بود ؟ پس بهتر است اجرای این امر را به کسان خود شاه واگذارم . پس از آن یکی از چوپان های شاهی را که میترادات (مهرداد) نام داشت طلبید و طفل را به او داده گفت : امر اکید شاه است که این طفل را به کوهی در میان جنگل بیفکنی تا طعمه وحوش گردد . چوپان زنی داشت "سپاکو" نام که تازه زاییده بود . همین که چوپان طفل را به خانه آورد و زنش او را دید به پای شوهر افتاد . تضرع کرد که طفل را نکشد . چوپان گفت اگر از کشتن آن دست بازدارم به بدترین عقوبتی (از طرف شاه ماد) گرفتار شوم . زن بعد از قدری تامل گفت من تازه زاییده ام و طفل من ، مرده بدنیا آمده . ما می توانیم او را به کوه افکنیم . بعد جسد او را به مفتشین هارپاک نشان دهیم و این طفل قشنگ را به پسری خودمان برداشته ، تربیت کنیم . به این نحو هم کار خیر کرده ایم و هم تو از خطر جسته ای . چوپان را رای زنش پسند آمد و چنان کرد که او گفته بود . بعد نزد هارپاک رفته ، گفت امر شاه را اجرا کردم . کس بفرست جسد طفل را معاینه کند . هارپاک از اسلحه دارهای خود چند تن برای تفتیش فرستاد و بعد امر کرد جسد پسر چوپان را در مقبره ی شاهی به اسمی دیگر دفن کردند ..."


حسن پیرنیا ، ایران باستان ، جلد اول ، انتشارات افراسیاب ، چاپ نهم ، صص 235 - 234


 تذکر :


1 . این مطلب ، تنها ، نقل بخشی از تاریخ (از زبان مورخان) ، و صرفا جهت اطلاع مردم از تاریخ بوده ؛ و به معنای باستانگرایی یا همراهی با باستانگرایان یا سلطنت طلبان نیست .

2 . پان ها - خصوصا پانترک ها - و کوروش پرستان ، هر دو ، سانسورچی و تحریفگر تاریخ اند . عده ای شان مزدور دشمن ، و عده ای فریب خورده یا ناآگاهند .

3 . تاریخ هر کشور ، مجموعه ای از نقاط قوت و ضعف است .

4 . اسلام کامترین دین است . دینی که به ایران و ایرانی ، هدایت ، قدرت ، پیشرفت ، عدالت اجتماعی ، دوستی و اتحاد بی نظیر داد . 

5 . در کنار اسلام و اعتقادات اسلامی - که "مهمترین" مولفه قدرت نرم ایران است - سابقه ی تمدنی را هم به عنوان "یکی از" مولفه های قدرت نرم ایران باید به یاد داشت .


 ###############


کانال حقیقت

https://telegram.me/haghighat1357  

هخامنشیان (711) : کودکی و نوجوانی اسکندر کبیر (2)...
ما را در سایت هخامنشیان (711) : کودکی و نوجوانی اسکندر کبیر (2) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cbaastan0 بازدید : 215 تاريخ : چهارشنبه 20 ارديبهشت 1396 ساعت: 13:17