تاریخ ایران (16) : قیام کوروش بر شاه ماد ( آستیاگ ) و تسلط بر سرزمین ماد (بصورت خلاصه)

ساخت وبلاگ

قیام کوروش بر پادشاه ماد و تسلط بر سرزمین ماد (بصورت خلاصه)


تاریخ ایران (بخش16)


"... کوروش (پس از تحریک توسط هارپاگ) مصمم شد پارس را بر ماد بشوراند و برای اجرای این فکر ، نامه ای خطاب به خود از طرف پادشاه ماد ساخت ، بدین مضمون که شاه مزبور تمام پارس را به او می سپارد و تمام مردمان پارس باید از او اطاعت کنند . پس از آن بزرگان پارس را جمع کرده ، نامه را برای آنان بخواند و در حال ، به تمام روسای طوایف امر کرد که مردان خود را به داس مسلح کرده ، نزد او آرند . وقتی که آنها آمدند ، امر کرد بیست استاد (3700ذرع) زمین را از علف هرزه و خار و خسک پاک کنند . آنها چنین کردند . روز دیگر آنها را به سوری دعوت کرد و تمام حشم پدر خود را سر بریده ، نهار خوبی به آنها داد . پس از اینکه آنها خوب خورده استراحت کردند ، کوروش آنها را نزد خود بخواند و گفت : کدام روز را خوشتر دارید ؟ امروز یا دیروز را ؟

آنها گفتند شکی نیست که امروز را . چه دیروز از رنج بسیار به کلی خسته بودیم و امروز غذای لذیذ خورده ، استراحت کردیم . 

کوروش گفت : دیروز شما حاکی از رقیت و بندگی شماست نسبت به ماد ، و امروز شما شبیه آتیه تان ، اگر به حرف من رفته و بر ماد شوریده ، خود را آزاد کنید ، چه شما از مادی ها از حیث صفات جنگی کمتر نیستید .

چون مردم پارس مدتها بود که از تسلط مادی ها ناراضی بودند ، سخن کوروش بسیار موثر افتاد . قیام پارس بر ماد شروع شد و کوروش سردار پارسیان گردید . پس خبر به شاه ماد رسید و او کوروش را به نزد خود خواند . کوروش جواب داد که جدش زودتر از آنچه تصور می کند او را خواهد دید . آستیاگ در تهیه ی جنگ شد و سپهسالاری لشکر خود را به همان هارپاگ که باطنا خصومتی شدید نسبت به او می ورزید و کنکاشی بر علیه او ترتیب داده بود سپرد . دو لشکر به هم رسیدند و بر اثر کنکاشی که شده بود قسمتی از لشکر ماد به طرف کوروش رفت و قسمت اعظم چون نخواست جنگ کند ، شکست خورده فرار کرد . وقتی که این خبر به شاه رسید در خشم و غضب بی پایان فرو رفته گفت کوروش از این واقعه جان به در نبرد . و مغ هایی را که گفته بودند تعبیر خواب های او واقع شده گرفت و بکشت . پس از آن با لشکری مرکب از مادی های پیر و برنا به طرف پارس شتافت . در این جنگ هم شاه شکست خورده اسیر گردید و مادی هایی که نسبت به شاه باوفا بودند کشته شدند . هارپاگ از فرط شادی نتوانست خودداری کند و به شاه دشنام داده ، گفت : "روزی که تو مرا به میهمانی طلییدی و گوشت پسرم را به من خوراندی، روز بدی بود ؛ ولی پیش چنین روزی که تو از مقام شاه بزرگ به حال بندگی تنزل کرده ای هیچ است ."

آستیاگ نگاهی به او کرده گفت معلوم می شود که تو در این کار دست داشته ای . 

هارپاگ جواب داد بلی ؛ و شرح قضیه را برای او بیان کرد .

... در خاتمه هرودوت گوید چنین بود عاقبت کار آستیاگ ، که 35 سال سلطنت کرد و به واسطه ی شقاوت هایش ، مادی ها از او برگشتند ...

کوروش به آستیاگ آسیبی نرسانید و او را نزد خود نگاه داشت . "


حسن پیرنیا ، ایران باستان ، جلد اول ، انتشارات افراسیاب ، چاپ نهم ، صص 239 - 238


 تذکر :


1 . این مطلب ، تنها ، نقل بخشی از تاریخ (از زبان مورخان) ، و صرفا جهت اطلاع مردم از تاریخ بوده ؛ و به معنای باستانگرایی یا همراهی با باستانگرایان یا سلطنت طلبان نیست .

2 . پان ها - خصوصا پانترک ها - و کوروش پرستان ، هر دو ، سانسورچی و تحریفگر تاریخ اند . عده ای شان مزدور دشمن ، و عده ای فریب خورده یا ناآگاهند .

3 . تاریخ هر کشور ، مجموعه ای از نقاط قوت و ضعف است .

4 . اسلام کامترین دین است . دینی که به ایران و ایرانی ، هدایت ، قدرت ، پیشرفت ، عدالت اجتماعی ، دوستی و اتحاد بی نظیر داد . 

5 . در کنار اسلام و اعتقادات اسلامی - که "مهمترین" مولفه قدرت نرم ایران است - سابقه ی تمدنی را هم به عنوان "یکی از" مولفه های قدرت نرم ایران باید به یاد داشت .

6 . هیچ حکومت شاهنشاهی تاکنون نتوانسته به اندازه ی جمهوری اسلامی ، عدالت ، آزادی بیان ، شایسته سالاری و فرصت پیشرفت و هدایت برای مردمش فراهم کند . 


 https://telegram.me/haghighat1357  

هخامنشیان (711) : کودکی و نوجوانی اسکندر کبیر (2)...
ما را در سایت هخامنشیان (711) : کودکی و نوجوانی اسکندر کبیر (2) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cbaastan0 بازدید : 206 تاريخ : چهارشنبه 20 ارديبهشت 1396 ساعت: 13:17