هخامنشیان (856) : استفاده ابزاری هخامنشیان از مذهب برای مشروعیت بخشیدن به دیکتاتوری خود

استفاده ابزاری هخامنشیان از مذهب : معرفی خود بعنوان نماینده خدا بر روی زمین (برای مشروعیت بخشیدن به حکومت دیکتاتوری خود)

هخامنشیان (بخش856)

" آنچه از نوشته های مورخین قدیم که در باب اول این کتاب ذکر شد و از آثار دوره هخامنشی استنباط می شود این است : شاه (در حکومت هخامنشی) مالک الرقاب است ، یعنی منبع مقررات ، مصدر اوامر و نواهی ، بخشنده ی امتیازات و افتخارات ، داور نهایی در دادن پاداش ها و کیفرها ، فرمانده ی کل قوای بری و بحری و رءیس کل تشکیلات کشوری و لشکری است اما اینکه او رءیس مذهب می باشد یا نه ، بدین سوال موافق کتیبه های داریوش و سایر شاهان باید جواب مثبت داد . زیرا داریوش در کتیبه ی نقش رستم گوید "چون اهورمزد دید کار زمین مختل است آنرا به من سپرد و من آنرا به ترتیب صحیح درآورده ام" . 

در بیستون ، در نقش رستم و در تخت جمشید دیده می شود که بالای سر داریوش ، فروهر یا فر ایزدی پرواز می کند و داریوش در حال احترام و تقدیس دست راست خود را بلند کرده . 

چون حجاری های بیستون مجلسی است که فتوحات داریوش را نموده ، واضح است که خواسته اند این معنی را بپرورند که سلطنت او از طرف اهورمزد و کارهایش موافق اراده اوست ؛ و نیز در تخت جمشید حجاری های زیادی است که جدال شاه را با حیوانات عظیم الجثه و موحش نشان می دهد . در اینجا باز خواسته اند بنمایند که شاه یا نماینده اهورمزد در روی زمین ، با مخلوقات اهریمن در جنگ است و بر آنها غلبه می یابد و نیز باید در نظر داشت که موافق (القاءات دروغین هخامنشیان در) کتیبه های هخامنشی ، سلطنت شاهان این دودمان موهبت الهی است و آنها به اراده ی او بر دشمنان فاءق می آیند . مثلا داریوش عبارت "به فضل اهورمزد" را 41 دفعه در کتیبه ها تکرار کرده و خشایارشا شش دفعه و نیز عبارت "اهورمزد شاهی را به من عطا کرد" در کتیبه های داریوش 11 دفعه و در کتیبه های خشایارشا 6 دفعه تکرار شده . از آنچه گفته شد این نتیجه حاصل می شود که حکومت شاهنشاه ، مطلقه و غیرمحدود بود ... 

عادات و آیین (هخامنشیان) به قدری (در دوره هخامنشی) ثابت و لایتغیر است که ضرب المثل گردیده ؛ چنانکه می گفتند : "این امر مگر قانون ماد است که تغییرناپذیر باشد ! " (1) (استعمال لفظ ماد به جای پارس معمول بود ، چنانکه در مواردی زیاد هرودوت و دیگران چنین کرده اند) ... "

حسن پیرنیا ، ایران باستان ، جلد دوم ، انتشارات افراسیاب ، چاپ نهم ، صص 1308 - 1307

1 . خودشان و دستوراتشان را در نظر مردم ، تا حد خدا و امر خدا بالا برده بودند . 

تذکر :

قبلا هم در اسناد آوردیم و نشان دادیم که یکی از اهداف هخامنشیان و ساسانیان از "انتساب خود ، شاهنشاهی خود و اقدامات خود" به خدا ، یا "خدا نامیدن خود" ، مشروعیت بخشیدن به حکومت دیکتاتوری و نامشروع خود و توجیه اقدامات ، تجاوزات و جنایاتشان بوده است . آنها مردم را بدین گونه فریب می دادند تا مردم بر علیه آنان و حکومت زوری و دیکتاتوریشان کمتر قیام کنند و به دنبال استقلال و آزادی خود و کشور خود ، و رهایی از یوغ آنان نباشند . 

 https://telegram.me/haghighat1357