هخامنشیان (711) : کودکی و نوجوانی اسکندر کبیر (2)

زبان رایج در عصر هخامنشی ، بیشتر آرامی بود تا فارسی / استفاده هخامنشیان از زبانهای مختلف هخامنشیان (بخش406) " ... با این که داریوش خط میخی فارسی باستان را اختراع کرده بود (دستور اختراع آنرا به آرامیها و ایلامی ها داده بود) ، نامه نگاری شاهنشاه با ساتراپ های شاهنشاهی بیشتر به آرامی انجام می پذیرفت - همان زبانی که بعدها عیسی هم به آن سخن گفت . بدین منظور همه ی ادارات شهریاری هخامنشی منشی های آرامی داشتند . ما اسناد آرامی گوناگونی (سنگ نبشته ، گل نبشته ، پاپیروس ، چرم نبشته) از سراسر گستره ی عظیم شاهنشاهی هخامنشی از مصر تا هندوکش می شناسیم . حتی در دیواره ی صخره ی آرامگاه داریوش در نقش رستم نبشته ای آرامی بر جای مانده است . کم نیستند الواح ایلامی انبار دربار تخت جمشید که یادداشت های افزوده ای به آرامی دارند . در حقیقت ، " آرامی شاهنشاهی " آنگونه که یوزف مارکوارت نامیده است ، زبان اداری واقعی در مکاتبات هخامنشیان بود . " والتر هینتس ، داریوش و ایرانیان ، ترجمه پرویز رجبی ، نشر ماهی، چاپ دوم ، صص 298 - 297 " ... دیوان اداری منشیانی برای زبان های گوناگون داشت . در کتاب استر می خوانیم : " در این هنگام مکتوبات به همه ی ولایت های پادشاه ، به هر ولایت موافق خط آن و به هر قوم موافق زبانش فرستاده شد .  " حتی در زمان داریوش به یک منشی یونانی در تخت جمشید بر می خوریم . بر لوحی گلی یادداشتی , ...ادامه مطلب

کوروش پرستان را به آرزویشان برسانید : حکم فرزند داریوش (خشایارشا) را درباره آنان اجرا کنید  هخامنشیان (بخش419) " پارسیان قانون را بسیار جدی می گرفتند . بطوری که در کتاب دانیال می خوانیم ، فرمان صادر شده ی شاه غیرقابل بازگشت بود . داستان ستاسپه ، شاهزاده ی هخامنشی ، نمونه ای از آن است . او به نوه ی باکره ی سردار بگبوخشه تجاوز کرده بود ؛ سرداری که برای خشایارشا شورش بابل را در هم شکسته بود . خشایارشا فرمان داد او را به صلابه بکشند . مادر محکوم که خواهر داریوش بود ، برای رهایی او به التماس افتاد . پس خشایارشا دستور داد ستاسپه پیرامون افریقا را شراع بکشد ، تا او را ببخشد . شاهزاده حداکثر کوشش خود را کرد ، اما سرانجام پس از مدتی طولانی بی نتیجه بازگشت و خشایارشا دستور داد او را به صلابه بکشند . (1) " والتر هینتس ، داریوش و ایرانیان ، ترجمه پرویز رجبی ، نشر ماهی، چاپ دوم ، صص 316 1 . همانطور که می بینید خشایارشا از حکم اعدام پسرعمه خود - که شاهزاده هم بود - نگذشت .  با توجه به آنکه کوروش پرستان ، خیلی به بازگشت دوران هخامنشیان مشتاقند و ادعای آریایی بودن هم می کنند ، و با توجه به اینکه پارسیان در این متن (یعنی همان آریایی ها) بسیار قانون مدار بودند ، از جمهوری اسلامی خواستاریم حکم اعدام را برای کوروش پرستان - که متاسفانه جامعه را به فحشا و فساد کشیده و باکرگی برخی دختران را نابود کر, ...ادامه مطلب

کمک به ترویج شرک و بت پرستی توسط کوروش و داریوش / اعتقاد آنان به خدایان مشرکین هخامنشیان (بخش449) " ... با نمونه ای از سیاست دینی بردبارانه(!)ی داریوش (1) در سفر دوم او به مصر در سال 518 آشنا می شویم . او در آن هنگام جایزه بزرگی که برای کسی که گاو آپیس جدیدی پیدا کند ، تعیین کرد . حتی احتمال می رود که او دو ماه بعد ، در نهم نوامبر ، شخصا در تدفین آپیس مرده شرکت کرده باشد . داریوش در بابل مقرر کرد تا فدیه ی روزانه ی (بت) مردوک ، خدای بابلیان ، که کوروش میزان آن را به شدت بالا برده بود ، همچنان به او برسد .  ... داریوش گداته را ، پس از ستایش از او به خاطر درختکاری ، برای رفتارش با معبد آپولون ماگنسیا سرزنش می کند :  " که تو به دستورهای من در مورد خدایان (!) عمل نمی کنی . اگر خودت را اصلاح نکنی ناخشنودی ام را به گونه ای محسوس نشان خواهم داد . چون تو به باغبان های منصوب شده ی معبد آپولون مالیات بسته ای و آنها را وادار کرده ای که زمین های غیروقفی را زیر کشت ببرند . تو با این کار پشت پا می زنی به نگرش پیشینیان من نسبت به خدایی که همیشه حقیقت را بر ایرانیان آشکار کرده است (!) ... " ... آنان (کوروش و داریوش) ... خدایان بیگانه را صرفا اشباحی معدوم نمی پنداشتند (به آنان اعتقاد داشتند) ... (2) والتر هینتس ، داریوش و ایرانیان ، ترجمه پرویز رجبی ، نشر ماهی، چاپ دوم ، صص 366 - 365 1 . والتر, ...ادامه مطلب

احترام (!) ایرانیان باستان و زرتشتیان به امواتشان : انداختن جسد آنان جلوی سگ ها و کرکس های لاشخور هخامنشیان (بخش471) " ... ایرانیان روزگار هخامنشی تنها خاکسپاری را می شناختند . هرودوت در این باره می نویسد آنها جسد را موم اندود می کردند ، اما فقط آنهایی که توان مالی داشتند . رسم از بین بردن جسد در میان مغان ، که احتمالا از آسیای میانه گرفته شده بود ، تفاوت داشت . آنها مردگان خود را جلوی سگ ها و کرکس ها رها می کردند . هرودوت می نویسد :  "این را به یقین می دانم . چون آنها این کار را جلوی چشم همه انجام می دهند ." سپس استخوانهای لخت شده را در دخمه ها می نهادند . احتمالا مغان می خواسته اند بدین وسیله از آلوده شدن زمین جلوگیری کنند . تازه پس از دوره هخامنشی مغان موفق شدند شیوه خاکسپاری خود را همگانی کنند . از آن زمان به بعد زرتشتیان ایران حتی تا روزگار ما هم اجسادشان را در به اصطلاح برج های خاموشی در برابر کرکس ها می گذاشتند .  تازه رضاشاه پهلوی این رسم منزجرکننده را در ایران ممنوع کرد . هنوز هم در میان پارسیان هندوستان ... این شیوه ی تدفین پابرجاست . " والتر هینتس ، داریوش و ایرانیان ، ترجمه پرویز رجبی ، نشر ماهی، چاپ دوم ، ص 394 ############### کانال حقیقت https://telegram.me/haghighat1357, ...ادامه مطلب

ایرانیان باستان ، نژادپرست نبودند / بهره گیری ایرانیان باستان از فرهنگ و تکنولوژی دیگر اقوام (خصوصا نیاکان اعراب) هخامنشیان (بخش1033) " ... دانشمندان جدید پیوسته با عناصر ... فرهنگ (ایران عصر هخامنشی) که عمدتا ایرانی ولی آمیخته با فرهنگ های آشوری ، لیدیایی ، مادی و غیره بوده است روبرو بوده اند . , ...ادامه مطلب

نارضایتی مردم سرزمینهای تصرف شده توسط آریاییها (مادها) از حکومت آنان بر خود هخامنشیان (بخش1005) " ... کیاکسار (هوخشتره) از موازنه قدرت راضی نبود . او نیز مانند شاهان و رهبران نظامی کامیاب (1) دیگر تاریخ ، آرزوی توسعه قلمرو خود را به زیان همسایگان در سر می پرورانید . کیاکسار مدتی پس از تحکیم قدرت , ...ادامه مطلب

غصب مجدد میلتوس توسط داریوش هخامنشی ، پس از شورش آزادیخواهانه آنان هخامنشیان (بخش947) " ... سه تن از فرماندهان ایرانی به نام های دوریسس ، هوماءیس و اتانس برای فرونشاندن دامنه ی شورش که اکنون به سه منطقه ی متفاوت در سواحل آسیای صغیر ، هلسپونت ، ساحل پروپونتیس و همچنین به شهرهای ایونی و اءولی کشیده, ...ادامه مطلب

یونانیان ، خواهان استقلال شهرهای یونانی ، و هخامنشیان خواهان سلطه بر آنان بودند هخامنشیان (بخش954) " ... سی سال پس از جنگ های یونان و ایران ، سرانجام آتنیان با شاه هخامنشی (خشایارشا) پیمان صلحی منعقد کردند که رسما به خصومت های دو طرف پایان داد . بنا بر یک روایت مورد اختلاف کهن ، در صلح سال 49 / 5, ...ادامه مطلب

مردم ، حکومت هخامنشی را نمی خواستند / بروز شورش های فراوان برای رهایی از یوغ هخامنشیان هخامنشیان (بخش979) شورش های استقلال طلبانه و آزادی خواهانه ی فراوانی در سرزمین های تحت سلطه هخامنشیان صورت گرفت که نشان می دهد مردم ، حکومت دیکتاتوری هخامنشی را نمی خواستند و خواهان رهایی از یوغ آنان بودند . بر, ...ادامه مطلب

احترام اسکندر به خانواده دشمنش (داریوش) و عفت نسبت به آنان و زنان ایرانی هخامنشیان (بخش786) " ... اسکندر پس از دفن کشتگان خواست ملکه (مادر داریوش) را ملاقات کند و قصد خود را به آنها اطلاع داده با هفس تیون ، نزدیک ترین محرم خود ، به خیمه آنها درآمد . هفس تیون ، هم سال اسکندر ، از او شکیل تر و بلند, ...ادامه مطلب

زن صفت شدن (و راحت طلبی) و اشرافیگری هخامنشیان ، یکی دیگر از علل شکست آنان از اسکندر هخامنشیان (بخش765) در قسمتهای قبل ، منجمله قسمت 763 به این موضوع اشاره کردیم . در اینجا هم بخشی از توضیحات کنت کورث را در این باره (زن صفتی و اشرافیگری در لشکر داریوش سوم) می آوریم : " ... ترکه های زرین و لباس سفید جلودارهای این اسب (اسب آفتاب !) ، آنها را از سایر جلودارها ممتاز می داشت . به مسافت کمی از اسب مزبور ، ده ارابه که به زر و سیم مزین بود حرکت می کرد و پس از آن سواره نظام ده ملتی که اسلحه و اخلاق هر یک از آنها با هم ... تفاوت داشت . بعد سواره نظامی که پارسی ها آنرا جاویدان می نامیدند به عده ده هزار نفر می آمد . تجملات هیچ کدام از قسمت های قشون به تجمل این قسمت نمی رسید : بعض این سوارها طوق های زرین داشتند ، برخی جامه های زربفت یا قباهایی که دارای آستین های دراز و مزین به سنگ های قیمتی بود . پس از چند قدم جنگی هایی می آمدند که عده شان به پانزده هزار می رسید و آنان را "عموزاده های شاه" می نامیدند . اما تمام این جمعیت که زینت هایش شبیه زینت های زنان بود ، از تجملاتش می درخشید ، نه از اسلحه ا, ...ادامه مطلب

نارضایتی مصریان از حکومت هخامنشیان بر خود / تلاش چندین باره برای استقلال و رهایی از آنان هخامنشیان (بخش645) " ... در سلطنت داریوش دوم مصری ها شوریدند و دربار ایران نتوانست آنها را مطیع کند . بعضی تصور کرده اند که جدا شدن مصر از ایران بعد از فوت داریوش دوم بوده . زیرا مانتن مورخ مصری مدت سلطنت این شاه را در مصر نوزده سال نوشته و پس از آن دیگر اسمی از شاهان ایران نمی برد ، ولی بنابر کاغذ حصیری که از مصر بدست آمده (کاغذ حصیری استراسبورگ) و نوشته های توسیدید و دیودور ، ظن قوی این است که شورش مصر بین 415 و 402 ق . م روی داده . به هر حال چنانچه بالاتر ذکر شد ، آمیرته خود را پادشاه مصر خواند و کارهایی برای این مملکت کرد . مانتن مدت سلطنت او را شش سال دانسته و شخص او را با اینکه یک نفر بود سلسله 28 فراعنه ی مصر به شمار آورده . این نکته را نیز باید در نظر داشت که در جنگ کوناکسا عده ای زیاد از مصری ها در قشون اردشیر بوده اند و از اینجا باید استنباط کرد که حکومت آمیرته شامل مصب نیل و باتلاق های حوالی آن یا منتها صفحات شمالی مصر بوده ، و الا معقول نیست تصور کنیم که مصری های یاغی به کمک اردشیر آ, ...ادامه مطلب